گتسبی بزرگ
“گتسبی بزرگ” رمانی نوشته اف. اسکات فیتزجرالد نویسنده آمریکایی است که در سال 1925 منتشر شد. این رمان به طور گسترده به عنوان یکی از بزرگترین رمان های آمریکایی و یک اثر اساسی در ادبیات قرن بیستم شناخته می شود. این رمان بهخاطر کاوش در رویای آمریکایی، ثروت، انحطاط و پوچیهایی که میتواند در زیر سطح رفاه نهفته باشد، شناخته شده است.
داستان در طول دهه 20 خروشان، دوره ای از ثروت هولناک و تغییرات فرهنگی در ایالات متحده، در لانگ آیلند، نیویورک رخ می دهد. این رمان توسط نیک کاراوی، مردی جوان و تا حدودی ساده لوح روایت میشود که برای کار در تجارت اوراق قرضه به وست اگ، یکی از حومههای ثروتمند شهر نیویورک نقل مکان میکند.
نیک با همسایه مرموز خود، جی گتسبی، آشنا میشود که مهمانیهای مجللی را در عمارت او برگزار میکند به این امید که عشق گمشدهاش، دیزی بوکانان، در یکی از آنها شرکت کند. دیزی، دختر عموی دور نیک، با شوهر ثروتمندش، تام بوکانان، در آن طرف خلیج در منطقه لوکستر ایست اگ زندگی میکند. تام با میرتل ویلسون، زنی از طبقه پایین، رابطه نامشروع دارد.
این رمان حول موضوعات ثروت، طبقه اجتماعی و پیگیری رویای آمریکایی میچرخد. گتسبی، که در اصل جیمز گتز نام داشت، از یک پیشینه فقیر برمیخیزد تا ثروت زیادی جمع کند تا دیزی را که قبل از رفتن به جنگ جهانی اول با او ملاقات کرده بود، به دست آورد. داستان به پیچیدگیهای عشق گتسبی به دیزی میپردازد. از سبک زندگی نخبگان ثروتمند و توهماتی که مردم برای پنهان کردن خود واقعی خود ایجاد میکنند.
سبک نوشتاری فیتزجرالد به نثر غنایی و توصیفیاش معروف است. او شکوه و عظمت دوران و همچنین سرخوردگی را که اغلب با آن همراه بود به تصویر میکشد. این رمان از نمادگرایی، به ویژه چراغ سبز در انتهای اسکله دیزی، به عنوان نمایشی از رویاهای دست نیافتنی گتسبی استفاده میکند.
با گسترش رمان، تنشها در میان شخصیتها افزایش مییابد که منجر به یک پایان غمانگیز میشود. عیبها و خواستههای شخصیتها برملا میشود و عواقب اعمالشان آشکار میشود. این رمان از طریق داستان عشق نافرجام گتسبی و سقوط نهایی او، ماتریالیسم کم عمق و زوال اخلاقی عصر جاز را نقد میکند.
«گتسبی بزرگ» در زمان حیات فیتزجرالد موفقیت تجاری نداشت، اما از آن زمان به اثری کلاسیک در ادبیات آمریکا تبدیل شد. به دلیل بررسی مضامینی مانند طبقه اجتماعی، فساد رویای آمریکایی، و ماهیت هویت و خودفریبی، اغلب در مدارس و دانشگاه ها مورد مطالعه قرار میگیرد. این رمان همچنین در چندین فیلم، نمایشنامه و رسانههای دیگر اقتباس شده است و تأثیر ماندگار آن را بر فرهنگ عامه بیشتر تقویت میکند.
این رمان به عنوان نقدی کوبنده از افراط و زوال اخلاقی دهه 1920 عمل می کند، دوره ای که اغلب با جستجوی لذت و ثروت مادی مشخص می شود. سطحی نگری، خیانت و بی اعتنایی شخصیتها به عواقب اعمالشان، جنبه تاریکتر شکوفایی دوران را نشان میدهد.
“گتسبی بزرگ” مفهوم رویای آمریکایی را بررسی می کند، این باور که با تلاش و اراده، هر کسی می تواند به موفقیت و رفاه برسد. داستان گتسبی تجسم این رویا است، زیرا او خود را از یک مرد جوان فقیر به یک چهره ثروتمند تبدیل میکند. با این حال، این رمان همچنین دستیابی و پایداری رویا را زیر سوال میبرد و نشان میدهد که می تواند منجر به سرخوردگی و پوچی شود.
تمایز بین دو جامعه در لانگ آیلند، East Egg و West Egg، تفاوتهای طبقه اجتماعی و افراد تازه به دوران رسیده را در مقابل ثروتمندان قدیمی برجسته میکند. East Egg با ثروت و پالایش قدیمی مرتبط است، در حالی که West Egg نماینده افراد تازه ثروتمندی است که اغلب کمتر پیچیدهتر و متظاهرتر دیده میشوند.
دیزی یک شخصیت اصلی است که تجسم جذابیت و شکنندگی رویای آمریکایی است. او اغلب با ثروت، زیبایی و جذابیت همراه است، اما در یک ازدواج بدون عشق نیز به دام افتاده است و نمادی از پوچی است که می تواند با موفقیت مادی همراه باشد.
شوهر دیزی، تام، ثروتمند، مغرور و نسبت به تأثیر اعمالش بر دیگران بیتوجه است. او نشان دهنده سنگدلی طبقه بالاست و از قدرت خود برای کنترل اطرافیانش استفاده میکند.
فیتزجرالد از نمادهای مختلفی در سراسر رمان برای انتقال معانی عمیق تر استفاده می کند. چراغ سبز در انتهای اسکله دیزی نماد رویاهای دست نیافتنی گتسبی است، در حالی که دره خاکستر نشان دهنده زمین بایر صنعتی و اخلاقی است که در زیر زرق و برق ثروتمندان وجود دارد.
گتسبی اغلب یک قهرمان تراژیک در نظر گرفته میشود، شخصیتی که سقوطش نتیجه شرایط بیرونی و نقص های خودش است. وسواس او برای بازپس گیری گذشته و ناتوانی او در دیدن واقعیت به سرنوشت غم انگیز او منجر میشود.
این رمان توسط نیک کاراوی روایت میشود که به عنوان ناظر و شرکتکننده در رویدادها عمل میکند. دیدگاه روایی نیک بینشی از زندگی شخصیتها را فراهم میکند و به خواننده اجازه میدهد تضاد بین شخصیتهای عمومی و مبارزات خصوصی آنها را ببیند.
فیتزجرالد از تجربیات و مشاهدات خود از جامعه ای که در آن زندگی می کرد استفاده کرد تا دنیای «گتسبی بزرگ» را خلق کند. رابطه خود او با همسرش، زلدا، و تجربیاتش به عنوان بخشی از صحنه اجتماعی دهه 1920، به تصویر کشیدن شخصیت ها و مضامین او کمک کرد.
مضامین و شخصیتهای رمان همچنان در بین خوانندگان طنینانداز میشوند، بهویژه در بحثهای مربوط به ثروت، موقعیت، و جستجوی خوشبختی. کاوش آن در مورد عواقب جاه طلبی های کنترل نشده و ماهیت گریزان رویاها به ارتباط پایدار منجر شده است.
استفاده فیتزجرالد از پیشنمایش، نمادگرایی و توسعه شخصیت پیچیده لایههایی از پیچیدگی را به روایت میافزاید. این تکنیک ها به جایگاه رمان به عنوان یک شاهکار ادبی کمک میکند.
«گتسبی بزرگ» در چندین نسخه سینمایی، نمایش های صحنه ای و سایر آثار خلاقانه اقتباس شده است. تأثیر آن فراتر از ادبیات است و به بحث در مورد نابرابری ثروت، طبقه اجتماعی و رویای آمریکایی در جامعه معاصر شکل میدهد.
“گتسبی بزرگ” همچنان اثری جذاب است که دریچه ای به افراط و تناقضات عصر جاز ارائه می دهد و در عین حال مضامین جاودانهای را بررسی می کند که همچنان با خوانندگان در طول نسلها طنین انداز میشود.
اگر از خواندن کتاب گتسبی بزرگ از نشر تیرگان لذت بردید، به شما پیشنهاد میکنیم دو کتابِ “پیرمرد و دریا” و “قلعه حیوانات” از نشر تیرگان را هم مطالعه کنید.
پیرمرد و دریا
«پیرمرد و دریا» رمانی نوشته ارنست همینگوی نویسنده آمریکایی است. اولین بار در سال 1952 منتشر شد و یکی از معروفترین و ماندگارترین آثار همینگوی به حساب میآید. این رمان کاوش مختصر و در عین حال قدرتمندی از مضامینی مانند استقامت انسانی، انعطافپذیری، رابطه بین انسان و طبیعت، و مبارزه اجتناب ناپذیر با ناملایمات است.
داستان در کوبا اتفاق میافتد، داستان حول یک ماهیگیر کوبایی سالخورده به نام سانتیاگو میچرخد که در صید ماهی دچار بدشانسی طولانی شده است. او توسط ماهیگیرانش “سالاو” به معنای نفرین شده یا بدشانس در نظر گرفته شده است. تنها همراه سانتیاگو پسر جوانی به نام مانولین است که قبلاً با او ماهیگیری میکرد اما والدینش مجبور شدهاند از قایق خوش شانس تری ماهی بگیرند.
سانتیاگو علیرغم سن و سال و بدبختیهایش، مصمم است یک بار دیگر خود را ثابت کند. او به تنهایی با قایق ماهیگیری کوچک خود به گلف استریم میرود و پس از یک دوره مبارزه بسیار زیاد، یک مارلین عظیم را قلاب میکند. بخش اعظم رمان به نبرد بی امان سانتیاگو با مارلین اختصاص دارد، زیرا او برای روزها تلاش میکند آن را بچرخاند. این نبرد به نمایشی استعاری از مبارزه بین انسان و طبیعت تبدیل میشود و عزم، مهارت و غرور سانتیاگو را برجسته میکند.
در طول این مصیبت، سانتیاگو درگیر مونولوگ های درونی میشود که تأملات عمیق او را در مورد زندگی، مرگ و ماهیت رابطه اش با مارلین آشکار میکند. داستان به زیبایی خلوت دریا، شدت مبارزه و ارتباط همزیستی بین سانتیاگو و ماهی که با او میجنگد را به تصویر میکشد.
سانتیاگو پس از روزها مبارزه موفق میشود مارلین را به قایق خود نزدیک کند، اما پیروزی او کوتاهمدت است. کوسه ها توسط خون مارلین جذب میشوند و بی امان به ماهی حمله میکنند و برای سانتیاگو تنها اسکلت آن باقی میماند. با وجود باخت، عزم سانتیاگو همچنان پابرجاست. او به ساحل باز میگردد، خسته و از نظر جسمی ضربه خورده، اما از نظر روحی شکسته نشده، تجسم این ایده که موفقیت واقعی با تلاش و عزم انجام شده به جای نتیجه تعریف میشود.
«پیرمرد و دریا» به نثر کمنظیر و تاثیرگذارش که مشخصه سبک نگارش همینگوی است، شهرت دارد. این رمان در سال 1953 جایزه پولیتزر را برای همینگوی به ارمغان آورد و نقش مهمی در برنده شدن جایزه نوبل ادبیات در سال 1954 ایفا کرد. مضامین داستان از پشتکار، روح تسلیم ناپذیر انسانی و رابطه عمیق بین افراد و جهان طبیعی همچنان ادامه دارد. با خوانندگان در سراسر نسل طنین انداز شود.
رمان سرشار از نمادگرایی و مضامینی است که فراتر از روایت سطحی است. مبارزه سانتیاگو با مارلین اغلب به عنوان نمایشی از مبارزه گستردهتر انسان در برابر چالشها و ناملایمات زندگی تعبیر میشود. خود مارلین را میتوان نمادی از زیبایی و قدرت طبیعت دانست و نبرد سانتیاگو با آن نشاندهنده تلاش بشر برای تسخیر و درک جهان طبیعی است.
کاوش همینگوی در مورد انزوا و تنهایی محور اصلی داستان است. روزهایی که سانتیاگو در دریا بود، گفتگوهایش با خودش و ارتباطش با ماهیها نشان دهنده تنهایی تجربه انسان است. این مضمون با اعتقاد خود همینگوی به مبارزه درونی فرد و اهمیت رویارویی با شجاعت و مهربانی با آن طنین انداز میشود.
رمان به رابطه پیچیده بین انسان و طبیعت میپردازد. تعامل سانتیاگو با دریا و موجودات آن هم نشان دهنده احترام او به جهان طبیعی و هم عزم او برای تسخیر آن است. حمله کوسهها به مارلین چرخه اجتناب ناپذیر زندگی و مرگ و واقعیت خشن وحشیگری طبیعت را برجسته میکند.
در حالی که داستان در مضامینش جهانی است، در فرهنگ و محیط کوبا نیز ریشه دارد. توصیف ماهیگیری، رفاقت بین ماهیگیران، و به تصویر کشیدن رابطه سانتیاگو با مانولین، بینشهایی را در مورد شیوه زندگی کوبایی ارائه میدهد.
سبک نوشتاری همینگوی با سادگی و صرفهجویی در کلمات مشخص میشود. او از جملات کوتاه و بیانی استفاده میکند که معنا و احساس را بدون زینت بیمورد منتقل میکند. این سبک به تأثیر قدرتمند رمان و ارتباط مستقیم آن با خوانندگان کمک میکند.
«پیرمرد و دریا» موضوع تحلیل و تفسیر ادبی گسترده بوده است. منتقدان مضامین، نمادگرایی و جایگاه آن را در مجموعه وسیعتر آثار همینگوی بررسی کردهاند. برخی حتی آن را بازتابی از مبارزات خود همینگوی با محصول خلاقانهاش و چالشهایی میدانند که در سالهای آخر عمرش با آن مواجه بود.
محبوبیت ماندگار این رمان منجر به اقتباس ها و ارجاعات متعددی در فرهنگ عامه شده است. از آن به صورت نمایشنامه، فیلم اقتباس شده است و الهام بخش آثار مختلف هنری بوده است. شخصیت سانتیاگو و مضامین داستان همچنان الهامبخش بحثهایی درباره انعطافپذیری انسان و رابطه بین افراد و محیطشان است.
«پیرمرد و دریا» اغلب به عنوان شاهکار ادبیات مدرن در نظر گرفته می شود. کاوش مختصر و در عین حال عمیق آن در طبیعت انسان و توانایی آن در برانگیختن احساسات عمیق در خوانندگان به میراث ماندگار آن کمک کرده است. این کتاب همچنان جزء اصلی برنامه های درسی ادبیات و منبع الهام برای نویسندگان و خوانندگان است.
به طور کلی، «پیرمرد و دریا» اثری جاودانه است که ماهیت ظرفیت روح انسان برای تحمل، رویارویی با چالشها و یافتن معنا در مبارزات زندگی را به تصویر میکشد.
سانتیاگو شخصیتی پیچیده و چند بعدی است. او مظهر صفات عزم، غرور و فروتنی است. رابطه او با مارلین با احساس احترام عمیق به قدرت و اشراف ماهی مشخص شده است. مونولوگهای درونی سانتیاگو بینشهایی را درباره افکار، ترسها و امیدهای او ارائه میکند و او را به یک قهرمان داستانی مرتبط و قانعکننده تبدیل میکند.
همینگوی اغلب مفهوم «قهرمان رمز» را در آثارش بررسی میکرد، شخصیتی که با ظرافت، شجاعت و احساس افتخار با چالشهای زندگی روبرو میشود. سانتیاگو مظهر این فلسفه است، زیرا او با وقار و وقار با مارلین و کوسهها مبارزه میکند.
“پیرمرد و دریا” یک رمان است، به این معنی که از یک رمان کامل کوتاه تر است اما از یک داستان کوتاه طولانی تر است. این انتخاب عمدی در طول به سبک روایت متمرکز و فشرده داستان کمک میکند. توانایی همینگوی در انتقال مضامین و احساسات عمیق در قالبی مختصر یکی از ویژگی های قابل توجه رمان است.
برخی از منتقدان و پژوهشگران ادبی، رمان را تمثیلی از روند هنری و مبارزات هنرمندان تعبیر کردهاند. سفر سانتیاگو را می توان بازتابی از فداکاری، انزوا، و نبردهای یک هنرمند با شک و تردید و چالشهای بیرونی که افراد خلاق اغلب با آن مواجه می شوند، دید.
«پیرمرد و دریا» تأثیر بسزایی در شهرت ارنست همینگوی به عنوان نویسنده داشت. این رمان پس از مدتی موجب استقبال عموم از آثار قبلی او نیز شد و نقشی در تجدید علاقه به نوشتن او داشت.
این رمان برای اولین بار به طور کامل در یک شماره از مجله “Life” در سال 1952 منتشر شد. آنقدر محبوب بود که مجله تنها در دو روز بیش از پنج میلیون نسخه فروخت. موفقیت این رمان به برنده شدن جایزه نوبل ادبیات در سال 1954 توسط همینگوی کمک کرد.
همینگوی علاقه عمیقی به کوبا داشت و زمان قابل توجهی را در آنجا گذراند. تجربیات او در کوبا، از جمله عشق او به ماهیگیری، بر صحنه و مضامین «پیرمرد و دریا» تأثیر گذاشت. خانه همینگوی در کوبا، معروف به Finca Vigía، به عنوان موزه حفظ شده است.
سبک نوشتاری همینگوی که با مختصر بودن، مستقیم بودن و تأثیر احساسی مشخص می شود، نسلهای نویسندگان را تحت تأثیر قرار داده است. بسیاری از نویسندگان سعی کردهاند سبک او را تقلید کنند و تأثیر او بر نثر مدرن به طور گسترده مورد تایید قرار گرفته است.
رمان در عین حال که مورد تحسین قرار گرفته، موضوع نقد و بحث نیز بوده است. برخی از منتقدان استدلال میکنند که سادگی آن به سطحی بودن میزند، در حالی که دیگران آن را به عنوان یک مراقبه عمیق در مورد مبارزات زندگی میدانند. این تفاسیر متفاوت به جذابیت و ارتباط پایدار آن کمک میکند.
کاوش همینگوی در مورد مردانگی سنتی و مفهوم آرمان قهرمانانه در شخصیت سانتیاگو مشهود است. این رمان مبارزه سانتیاگو در برابر چالشهای فیزیکی و همچنین استقامت عاطفی و روانی او را به تصویر میکشد و مظهر دیدگاه خاصی از مردانگی رایج در آثار همینگوی است.
«پیرمرد و دریا» به عنوان یک گنجینه ادبی باقی مانده است که همچنان خوانندگان را با تصویری تکان دهنده از عزم بشری، کاوش در رابطه بین افراد و طبیعت، و مضامین همیشگی پیروزی و شکستش مجذوب خود می کند.
اگر از خواندن کتاب پیرمرد و دریا از نشر تیرگان لذت بردید به شما پیشنهاد میکنیم تا دو کتابِ دیگر از نشر تیرگان یعنی ” گتسبی بزرگ” و ” قلعه حیوانات” رو هم بخوانید.
کیمیاگر
کتاب کیمیاگر از پرفروشترین کتابهای سراسر جهان است. کتاب کیمیاگر از انتشارات تیرگان و به ترجمۀ مهتاب غرار منتشر شده است. اگر بخواهیم اطلاعاتی از کتاب کیمیاگر بدهیم باید بگوییم نویسندۀ این رمان معروف پائولوکوئیلوی برزیلی بوده و کتاب کیمیاگر در بیش از 150 کشور دنیا منتشر و به زبانهای متعددی ترجمه شده است. زبان اصلی کتاب کیمیاگر پرتغالی است. کتاب کیمیاگر برای اولین بار در سال 1988 منتشر شد. کتاب کیمیاگر به زبانی ساده نوشته شده و تمام مردم جهان را مخاطب قرار داده است تا با خواندن کتاب کیمیاگر در کنار لذت بردن از آن، به نوعی درس زندگی نیز بگیرند. جالب توجه این است که کتاب کیمیاگر با بیش از 65 میلیون فروش به یکی از پرفروشترین کتابهای دنیا مبدل شده است. گفته میشود که کتاب کیمیاگر از آثار متعددی الهام گرفته ازجمله مثنوی معنوی و هزارویک شب. کتاب کیمیاگر داستان چوپانی را بیان میکند که یک رؤیای تکراری او را به سمت گنجی سوق میدهد و وی در راه رسیدن به هدف با وجود سختیهای فراوان دست از تلاش برنمیدارد. از آثار دیگر پائولو کوئیلو میتوان به خاطرات یک مغ، کوه پنجم، هستی، زهیر، برنده تنهاست و … اشاره کرد.
چکیدۀ کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو
کتاب کیمیاگر روایتگر داستان پسری به نام ساتیاگو است که در منطقهای به نام آندلس زندگی میگذراند. آندلس مکانی خوش آب و هوا است که هر ساله توریستهای زیادی از آن جا بازدید میکنند. خانواده سانتیاگو از او میخواهند که کشیش شود و از این رو او مدتی در مدرسۀ مذهبی تحصیل میکند اما سپس این کار را ترک میکند و به کار چوپانی روی میآورد؛ چرا که با این کار میتواند گوسفندهایش را به نقاط مختلف ببرد و خود نیز از مکانهای جدید دیدن کند. درواقع داستان اصلی با یک خواب آغاز میشود و همین زندگیاش را تغییر میدهد و تصمیم میگیرد در راه رسین به آن تلاش کند. البته در سر راه با تردیدها و شک و دودلیهای زیادی مواجه میشود که او را از هدفش با میدارد. همچنین مشکلات زیادی سر راهش قرار میگیرند که ممکن است او را به کام مرگ بکشانند. او در این راه طعم عشق و نفرت و دوستی و همدلی و سختی و دشواری را میچشد. همچنین عوامل زیادی به او در مسیرش کمک میکنند که یکی از آنها همان کیمیاگر است. وی به چند شیوه پسر را میسنجد تا از آمادگی او برای رسیدن به هدف مطمئن شود و او را همراهی کند.
فیلمهایی که بر اساس کتاب موشها و آدمهای انتشارات تیرگان ساخته شده است.
تاکنون فیلمی بر اساس کتاب کیمیاگر ساخته نشده اما یک فیلم با بازی “سباستین دسوزا” در دست ساخت است.
نقد و بررسی کاراکترهای کتاب کیمیاگر انتشارات تیرگان
سانتیاگو:جوان چوپان تحصیل کرده که به خواست والدینش به مدرسۀ مذهبی میرود تا کشیش شود اما درنهایت او به کار چوپانی روی میآورد تا به نقاط مختلف برود و از آنها دیدن کند. سانتیاگو تمام احساسات انسانی مانند ترس، عشق و آرزو را دروجودش دارد اما بیشتر از هر چیز میل رسیدن به رؤیایش است که او را به حرکت وا میدارد و با اتفاقات گوناگون مواجه میسازد.
زن کولی: سانتیاگو نزد او میرود تا خوابش را برایش تعریف کند.
پادشاه پیر: یکی از افرادی که در سر راه سانتیاگو قرار میگیرد و او را در راه رسیدن به رؤیایش یاری میدهد. درواقع هنگامی که سانتیاگو رؤیایش را باور ندارد، پادشاه او را متقاعد میکند تا به سمت هدفش برود. وقتی سانتیاگو حرفش را باور نمیکند زره طلایی خود را به او نشان میدهد تا پادشاه بودنش را به او ثابت کند.
مرد کریستالفروش: فردی که سانتیاگو مدتی در مغازهاش کار میکند و در این مدت به او در ارتقا مغازهاش یاری میرساند. سانتیاگو با فکر کردن به حرفهای مرد کریستالفروش برای ادامۀ مسیر مصممتر شد.
مرد انگلیسی: همسفر سانتیاگو در صحرا است. او نیز که برای خود هدفی دارد و سالها برایش تلاش کرده در پی یافتن کیمیاگر پا در دل صحرا میگذارد و به این سفر سخت تن میدهد.
فاطیما: دختری که سانتیاگو عاشقش میشود. این دختر نیز به نحوی عامل حرکت سانتیاگو به سمت هدفش است. آنها قرار میگذارند که درنهایت به هم برسند.
کیمیاگر: فردی مرموز که خودش را از چشم همه مخفی نگه میدارد و تنها در برابر کسانی ظاهر میشود که خودش بخواهد. او یکی از مهمترین یاری رسانهای سانتیاگو در رسیدن به مقصد است.
جملات معروف کیمیاگر
پسر با تعجب پرسید: بزرگترین دروغ دنیا چیست؟”
_ این که در جایی از زندگی ما کنترل زندگیمان را از دست میدهیم و همه چیز را تقدیر مشخص میکند. این بزرگترین دروغ دنیاست.”
پسر با خود فکر کرد که مردم چه حرفهای عجیبی میزنند. گاهی وقت گذراندن با گوسفندها بهتر است، چون آنها اصلا حرف نمیزنند. حتی با کتاب تنها بودن بهتر است. کتابها داستانهای عجیبی میگویند، آن هم هروقت خودت بخواهی. اما وقتی با مردم حرف میزنی گاهی آنقدر حرفهای عجیبی میزنند که نمیدانی چه بگویی.
اگر واقعا چیزی را بخواهی تمام دنیا دست به دست هم میدهند تا تو را به خواستهات برسانند.
انگار تمام دنیا سکوت کردهبود؛ مثل روح پسر. او نشست و بدون هیچ احساسی از در قهوهخانه به بیرون نگاه کرد. دلش میخواست بمیرد و همه چیز برای همیشه در آن لحظه تمام شود. مرد با نگرانی به پسر نگاه کرد.
نظرات مردم درمورد کیمیاگر
مجید تکلی:
بهترین کتابی که توی عمرم خوندم. به نظرم نباید کتاب کیمیاگر رو خوند، باید خوردش. کلمه به کلمه باید چشید و لذت برد از خوندن این کتاب. به نظرم اثربخشترین و الهامبخشترین کتاب توی دنیاست. تعداد دفعاتی که این کتاب رو خوندم قطعا میدونم دورقمی شده. بازم میخونمش. کتاب کیمیاگر تاریخ انقضا نداره و تمام عناصر و مفاهیم زندگی سانتیاگو نمادی از سفر ماست.
Mahdiyeh bagheriyan asl
فوقالعاده بود. کتاب کیمیاگر رو هرکسی شاید درک نکنه ولی واقعیت دنیا اینکه که همه گائنات به زبان واحدی حرف میزنن و اگه انسان یکم تلاش کنه میتونه زبان جهان رو بفهمه. خدا و کائنات با نشونهها با انسان حرف میزنه و این انسان هست که باید معنی نشونهها رو درک کنه. انسان اگه آگاهی بدست بیاره میتونه جواب همه سوالات خودش رو بدست بیاره.
Nilufer Ozmekik
وقتی احساس سردرگمی، اضطراب، بیحسی، تعارض، ناامیدی و خستگی میکنم، کتاب کیمیاگر را در دست میگیرم و سفر سانتیاگو، چوپان جوان که به جستجوی گنج است دنبال میکنم. همانگونه که الیوت[1] میگوید: “مسیر مهم است نه مقصد.”
Amit
T.S Eliot
اگر از خواندن کتاب کیمیاگر از نشر تیرگان لذت بردید، به شما توصیه میکنیم که کتابهای “گتسبی بزرگ“، “قلعه حیوانات” و “پیرمرد و دریا” از نشر تیرگان را هم بخوانید.
قلعه حیوانات
قلعه حیوانات نشر تیرگان
“قلعه حیوانات” رمانی نوشته جورج اورول است که در سال 1945 منتشر شد. این یک تمثیل طنز است که از حیوانات مزرعه برای به تصویر کشیدن وقایع منتهی به انقلاب روسیه در سال 1917 و پس از آن دوران استالینیستی در اتحاد جماهیر شوروی استفاده میکند. این کتاب از طریق شخصیتها و خط داستانی خود به بررسی انتقادی فساد قدرت و خطرات توتالیتاریسم میپردازد.
داستان قلعه حیوانات چیست؟
داستان در مزرعه Manor اتفاق می افتد، جایی که حیوانات از کشاورز انسان خود، آقای جونز، که با آنها بدرفتاری می کند و از آنها سوءاستفاده میکند، ناراضی هستند. حیوانات به رهبری خوکها، به خصوص گرازی به نام پیر میجر، شورشی برپا میکنند و آقای جونز را بیرون کرده و مزرعه را تصاحب میکنند. آنها مجموعهای از اصول معروف به “حیوانگرایی” را ایجاد میکنند که برابری و همکاری بین همه حیوانات را ترویج میکند.
خوکها به رهبری دو فرد باهوش و جاهطلب به نامهای ناپلئون و اسنوبال مسئولیت اداره مزرعه را بر عهده میگیرند. در ابتدا، اسنوبال رویکردی پیشروتر و آرمان گرایانهتر را اتخاذ میکند، در حالی که ناپلئون بیشتر به فکر کسب و تحکیم قدرت است. آنها در مورد مسائل مختلف از جمله ساخت یک آسیاب بادی که اسنوبال معتقد است به نفع حیوانات است، اختلاف نظر دارند. در یک حرکت غافلگیرانه، ناپلئون از دسته سگهایی که به طور مخفیانه آموزش داده است استفاده میکند تا اسنوبال را بیرون کند و عملاً کنترل کامل قدرت را به دست میگیرد.
تحت حکومت ناپلئون، مزرعه دستخوش دگرگونی تدریجی می شود زیرا خوکها بیشتر و بیشتر شبیه انسانهایی میشوند که در ابتدا علیه آنها شورش کرده بودند. اصول “حیوانگرایی” به تدریج تحریف میشود و خوکها تاریخ را بازنویسی میکنند و حیوانات دیگر را دستکاری میکنند تا قدرت خود را حفظ کنند. آنها قوانین سختگیرانهای را اجرا میکنند، با مزارع همسایه تجارت میکنند و حیوانات دیگر را سرکوب میکنند.
در طول داستان، اورول از شخصیتهای حیوانی مختلف برای نمایش گروهها و افراد مختلف از انقلاب روسیه و پیامدهای آن استفاده میکند. به عنوان مثال، ناپلئون نماینده جوزف استالین، اسنوبال نماینده لئون تروتسکی، و حیوانات طبقه کارگر نماد پرولتاریا هستند.
آیا قلعه حیوانات یه قصه نمادین است؟
«قلعه حیوانات» نقدی است بر توتالیتاریسم و کاوشی در مورد چگونگی فساد قدرت. خطرات اطاعت کورکورانه و دستکاری زبان و تبلیغات برای کنترل تودهها را برجسته میکند. رمان با درک دلخراشی به پایان میرسد که خوکها از انسانهایی که زمانی نفرت داشتند، قابل تشخیص نیستند.
“قلعه حیوانات” اورول همچنان اثری قدرتمند و قابل تامل است که به عنوان یک داستان هشدار دهنده در مورد سوء استفاده از قدرت و فرسایش آرمانهای انقلابی عمل میکند. این به طور گسترده در مدارس و دانشگاهها مورد مطالعه قرار گرفته است و همچنان به عنوان یک اثر ادبی قابل توجه به مسائل سیاسی و اجتماعی میپردازد.
“قلعه حیوانات” یک تمثیل طنز است، به این معنی که از شخصیت ها و رویدادهای خیالی برای نمایش چهره ها و رویدادهای واقعی استفاده می کند. اورول با استفاده از حیوانات بهعنوان شخصیتهای اصلی، فاصلهای از شخصیتهای تاریخی واقعی ایجاد میکند و به خوانندگان اجازه میدهد وقایع را با دیدی انتقادی ببینند.
این رمان منعکس کننده فضای سیاسی اوایل قرن بیستم، به ویژه انقلاب روسیه در سال 1917 و پس از آن ظهور رژیم توتالیتر جوزف استالین است. اورول عمیقاً از استالین و فساد آرمانهای اولیه انقلاب انتقاد میکرد، که در تصویر او از دگرگونی خوکها مشهود است.
شخصیت های «قلعه حیوانات» نماینده افراد و گروه های مختلفی از انقلاب روسیه و اوایل اتحاد جماهیر شوروی هستند. به عنوان مثال، اسنوبال نماینده لئون تروتسکی است که یک روشنفکر و یک شخصیت کلیدی در انقلاب بود اما در نهایت توسط استالین تبعید شد. ناپلئون نماینده جوزف استالین است که به قدرت رسید و یک رژیم توتالیتر را تأسیس کرد. اسب وفادار و سخت کوش، باکسر، نماینده طبقه کارگر استثمار شده ای است که دستکاری شده و در نهایت توسط صاحبان قدرت مورد خیانت قرار می گیرد.
اصول “هفت فرمان” در کتاب قلعه حیوانات به چه معناست؟
هنگامی که حیوانات برای اولین بار مزرعه را به دست میگیرند، مجموعهای از اصول به نام هفت فرمان را ایجاد میکنند که اصول حیوانگرایی را در بر میگیرد. این احکام شامل عباراتی مانند “همه حیوانات برابر هستند” و “هیچ حیوانی حیوان دیگری را نمیکشد” است. با این حال، با به دست آوردن قدرت خوکها، آنها به تدریج احکام را دستکاری میکنند و مطابق با منافع خود تفسیر میکنند.
اورول قدرت زبان و تبلیغات را در طول رمان بررسی میکند. خوکها، بهویژه اسنوبال، از فنهای لفاظی و تبلیغات متقاعدکننده برای کنترل و فریب حیوانات دیگر استفاده میکنند. آنها تاریخ را اصلاح میکنند، درک حیوانات از واقعیت را دستکاری میکنند و برای حفظ اقتدار خود از شعارهایی مانند “چهار پا خوب، دو پا بد” استفاده می کنند.
«قلعه حیوانات» به بررسی موضوعات مختلفی از جمله قدرت و فساد، خطر وفاداری کور، اهمیت آموزش و تفکر انتقادی و ماهیت انقلاب میپردازد. اورول در مورد ماهیت قدرت و اینکه چگونه میتواند حتی کسانی را که دارای نیت خوب هستند نیز فاسد کند، سؤالاتی را مطرح میکند.
پایانبندی قلعه حیوانات چگونه است؟
رمان با پایانی تیره و تار و ناامید کننده به پایان میرسد. خوکها کاملاً خود را با انسانها هماهنگ میکنند و آرمانهای اصلی انقلاب را پاک میکنند. جمله پایانی معروف کتاب، «موجودات بیرون از خوک به انسان، و از انسان به خوک، و دوباره از خوک به انسان نگاه میکردند؛ اما از قبل نمیتوانست بگوییم کدام کدام بود»، واقعیت غمانگیزی را برجسته میکند که برای حیوانات مبارزه برای آزادی در نهایت بیهوده بود.
سبک نوشتاری اورول در “قلعه حیوانات” ساده و قابل دسترس است و باعث میشود که آن را به طور گسترده خوانده و درک کنید. سادگی زبان این امکان را به رمان میدهد که در عین حال پیام سیاسی قدرتمند خود را در اختیار مخاطبان وسیعی قرار دهد.
«قلعه حیوانات» به دلیل نقد ژرفنگر از توتالیتاریسم، کاوش در پویایی قدرت سیاسی و ارتباط بیزمانش در تحلیل شرایط انسانی، یک اثر ادبی کلاسیک محسوب میشود. این رمان همچنان به طور گسترده مورد مطالعه، بحث و ارجاع در بحثهای مربوط به سیاست، قدرت و عدالت اجتماعی قرار میگیرد.
اگر از خواندن کتاب قلعه حیوانات از نشر تیرگان لذت بردید به شما پیشنهاد میکنیم سه کتاب دیگر از نشر تیرگان یعنی” پیرمرد و دریا“، ” کیمیاگر” و “گتسبی بزرگ” را هم مطالعه کنید.