معرفی کتاب موشها و آدمها از انتشارات تیرگان
کتاب موشها و آدمها به قلم نویسندۀ امریکایی، جان اشتاینبک و به ترجمۀ مهتاب غرار از انتشارات تیرگان است که در سال 1937 میلادی منتشر شد. موشها و آدمها یکی از پرمخاطبترین کتابهای اشتاینبک است. این کتاب درواقع رمانی کوتاه درمورد وضعیت مردم و بهخصوص کارگران فصلی آمریکا در دهۀ 1930 میلادی است؛ چون در این دهه رکود بزرگ بر آمریکا حاکم بود و وضعیت اقتصادی مردم دچار بحران بزرگی شده بود. رمان موشها و آدمها زندگی دو کارگر فصلی را بیان میکند که در جستجوی کار بهتر از یک مزرعه به مزرعۀ دیگر میروند. این کتاب با زبانی ساده و روان به توصیف وضعیت اقتصادی آن زمان میپردازد و بخشی از مشکلاتی که مردم با آن دست و پنجه نرم میکردند را آشکار میسازد. در این رمان شخصیتهایی با ویژگیهای مختلف در یک مزرعه در کنار هم روزگار میگذرانند که گاهی هم به مشکلات بزرگ و کوچکی برمیخورند که ماجراهایی را برای آنها بهوجود میآورد. هر یک از اعضای مزرعه برای خود آرزوهایی دارد که دستیابی به آنها غیرممکن به نظر میرسد. این کتاب در مدارس زیادی تدریس شده است و داستان چند فیلم هم از این کتاب اقتباس شده است. همچنین کتاب موشها و آدمها موفق به دریافت جایزۀ نوبل شد.
چکیده داستان موشها و آدمها اثر جان اشتاینبک
موشها و آدمها که در انتشارات تیرگان به چاپ رسیده، داستان زندگی دو کارگر فصلی به نامهای جورج و لنی است. این دو دوست یکدیگرند؛ درحالی که یکی از آنها (جورج) باهوش و دیگری (لنی) مهربان است و قدرت زیادی دارد و گاهی این قدرت زیاد کار دستش میدهد و آنها به همین دلیل مجبور میشوند هم بخاطر کار بهتر و هم بخاطر دردسرهای لنی از مزرعهای به مزرعۀ دیگر بروند. درواقع لنی عاشق خرگوش است؛ چون میتواند خرگوش را نوازش کند. او از هرچیزی که بتواند نوازشش کند خوشش میآید و آنقدر آن را نوازش میکند تا موجود بیچاره زیر دستش له شود. وقتی آنها به مزرعۀ جدید میرسند باید زندگی تازهای در کنار افراد دیگر آغاز کنند از طرفی چون لنی مدام دردسر درست میکند، جورج دائما مراقب اوست و همواره به او گوشزد میکند که کار اشتباهی انجام ندهد. اینبار جورج قصد دارد مقداری پول ذخیره کند تا بتوانند به خواستهاش که خرید مزرعه است دست پیدا کند. تقریبا همه چیز در مزرعه خوب پیش میرود تا این که سر و کلۀ زن پسر رئیس مزرعه پیدا میشود. او مدام در مزرعه گشت و گذار میکند و به صحبت با مردها میپردازد و … .
کتاب موش ها و آدم ها اثر جان اشتاین بک از نشر تیرگان را می توانید به صورت کتاب الکترونیک از اپلیکیشن طاقچه تهیه کنید:
فیلمهایی که بر اساس کتاب موشها و آدمهای انتشارات تیرگان ساخته شده است.:
فیلمهایی که براساس کتاب موشها و آدمها ساخته شده به شرح زیر است:
- اولین فیلم بر این اساس در سال 1939 به کارگردانی لوئیس مایلستون ساخته شد.
- همچنین یک فیلم ایرانی به نام تپلی به کارگردانی رضا میرلوحی در سال 1972 از کتاب موشها و آدمها اقتباس شده است.
- فیلم دیگری در سال 1992 به کارگردانی گری آلن سیناس از روی داستان موشها و آدمها ساخته شد نامزد دریافت جایزۀ نخل طلای کن شد.
چرا کتاب موشها و آدمها برندۀ جایزۀ نوبل شد؟
جایزۀ نوبل ادبیات که تقریبا هرسال اعطا میشود در سال 1962 به جان اشتاین بک تعلق گرفت. دلیل آن هم نوشتههای واقعگرایانه و نوع تصویرسازی وی بود که با درک اجتماعی تلفیق شده بود.
جایزۀ نوبل چیست و به چه کسانی اعطا میشود؟
نقد و بررسی کاراکترهای کتاب موشها و آدمها انتشارات تیرگان
جورج: یک فرد باهوش و زیرک است که از نظر جسمی اندام نسبتا کوچک با بینی کشیده و پوست تیرهای دارد. دوست و همراه سخصیت دیگر داستان یعنی لنی است. از نظر خودش اگر لنی نبود میتوانست زندگی بهتری داشته باشد اما از طرفی هم به دلیل وابستگی و دلسوزی نمیتواند او را رها کند. رؤیاهایی برای آینده درسر دارد که میخواهد هرچه زودتر عملی شوند؛ از جملۀ آنها داشتن یک مزرعه برای خود است.
لنی: برعکس جورج، لنی از نظر جسمی یک فرد درشت هیکل و قوی است. او به خوبی میتواند از پس کارهای مزرعه بربیاید. اما از طرفی او فرد باهوشی نیست. لنی به لمس موجودات نرم علاقه دارد و همین گاهی کار دستش میدهد. در نتیجۀ دردسرهایی که هربار درست میکند، آنها مجبور میشوند از یک مزرعه به مزرعۀ دیگر فرار کنند. رؤیای او نگه داشتن چند خرگوش است.
کروکس: جوانی سیاهپوست که به تنهایی در اتاقی مجزا در مزرعه زندگی میکند. به دلیل رنگ پوست متفاوتش، کارگرها او را در جمع خود نمیپذیرند و به همین خاطر در اتاقش سرگرم کارهای خود است. کتاب زیاد میخواند و به طور کلی فرد گوشهگیری است و خودش هم از دیگران فاصله میگیرد.
اسلیم: فرد قد بلند با صورتی لاغر و استخوانی که سرکارگر مزرعه است. بسیار با جذبه و کاریزماتیک است طوری که وقتی به جمعی میپیوندد و یا در آن جمع صحبت میکند همه با دقت به حرفهای او گوش میدهند و بدون استدلال حرفش را میپذیرند.
کندی: پیرمردی سالخورده است که با سگ پیرش از مدتها پیش در مزرعه زندگی میکند. او در همین مزرعه یکی از دستهایش قطع شده است و به همین دلیل کار زیادی را به او محول نمیکنند. او نگران این است که از مزرعه اخراج شود و دیگر جایی برای ماندن نداشته باشد.
کرلی: مرد جوان، لاغر اندام با پوستی تیره و چشمان قهوهایرنگ است. یکی از دستهایش همیشه دستکش دارد. او از مردان درشت هیکل متنفر است؛ به این دلیل که خودش اندام کوچکی دارد. کرلی در بوکس حرفهای است و دوست دارد حریف افراد قوی هیکل شود و آنها را شکست دهد. به همین دلیل از لنی خوشش نمیآید و میخواهد در فرصتی با او دعوا کند.
زن کرلی: زن جوان و زیبایی که تنها شخصیت زن داستان در مزرعه است. او همیشه در مزرعه میگردد و با مردهای مزرعه همکلام میشود. کرلی همیشه به او بدگمان است و از بودن او در مزرعه احساس خوبی ندارد. زن کرلی هم رؤیایی برای خود دارد؛ او همیشه دلش میخواست ستارۀ سینما شود.
جملات معروف موشها و آدمها
مردی که پشت سرش راه میرفت دقیقا برعکس او بود. فردی درشتهیکل، با قیافهای بدقواره و چشمانی درشت و رنگپریده و چهارشانه. به سختی راه میرفت و پایش کمی لنگ میزد. مثل خرسی بود که پنجهاش را روی زمین بکشد. دستانش شل و ول در اطراف بدنش تاب میخورد.
_آدمایی مثل ما که تو مزرعه کار میکنن خیلی تنهان. هیچ قوم و خویشی ندارن و اهل هیچ جایی نیستن. اونا واسه یه چندرغاز میان تو مزرعه کار میکنن و همونم میرن تو شهر به باد میدن. ادامشم که خودت خوب میدونی… .
جورج ادامه داد: ولی واسۀ ما یجور دیگست. ما آینده داریم. ما دوتا همدیگرو داریم که باهم حرف بزنیم و چرت و پرت بگیم… . اگه دیگرو بفتن زندون، باید اونجا بپوسن چون کسی رو ندارن که باهاش حرف بزنن.
چنان نفوذ و تسلطی داشت که از هرچه حرف میزد، چه از عشق یا سیاست، همه سراپا گوش میشدند. او اسلیم بود. صورت لاغر واستخوانیاش کم سن و سال نشانش میداد… . دستهایش بزرگ و استخوانی بود، اما هنگام کار با دستهایش مانند یک رقصنده با ظرافت کار میکرد.
جورج گفت: من کس دیگهای رو ندارم. آدمایی رو دیدم که تنهایی تو مزرعه میچرخن. اونا اصلا بهشون خوش نمیگذره. بعد یه مدت بدذات میشن. همش میخوان دعوا راه بندارن.
جورج گفت: آره، همه نوع سبزی تو باغچه میکاریم. اگه دلمون نوشیدنی بخواد میتونیم چندتا تخممرغ یا شیر بفروشیم. همونجا میمونیم فقط. چون اونجا دیگه واسه ماست… .
لنی دستهایش را از روی صورتش برداشت و به جورج نگاه کرد. کرلی ضربهای به چشمش زد. صورت لنی غرق خون شد. جورج فریاد زد: گفتم بگیرش.” کرلی مشتش را بالا آورد که… .
نظرات مردم درمورد موشها و آدمها
“این کتاب داستان خاصی داره، جوری که وقتی که کتاب تموم شد حس کردم کتاب بیمعنی و مفهومی بود ولی هرچقدر که از خوندنم گذشت احساس کردم داستان بیمعنی که جان اشتاینبک روایت کرده چقدر حرفهای بوده و به زمان حال ما چقدر نزدیکه. توصیه میکنم این کتاب رو تا آخر بخونید و به جملات و عبارات کتاب توجه بیشتری کنید و در پایان نتیجهگیری کنید. شاید جذابیت آن چنانی نداشته باشه ولی کتابی آموزنده و حرفهایه… .”
Amir lnia
“این کتاب درمورد دو همراه و دوست هست که سالهاست باهم هستن و رؤیاپردازی میکنن برای زندگی بهتر اما… در کل کتاب به زبان ساده نوشته شدهبود و قابل فهم بود و از اون کتابهایی بود که آدم ترغیب میشد به ادامه دادنش”
الهام
” به نظر من ترجمه از این مترجم و ناشر نسبتا بهتر از بقیه بود”
فرامرز
” برای اینکه به حس و حال کتاب بیشتر واقف شویم بهتر است شرایط اجتماعی دهۀ 1930 را در آمریکا و پس از رکود بزرگ بدانیم. همچنین تاحالا دو اثر سینمایی در دهههای 1930 و 1990 از این کتاب ساخته شده که دیدن آنها بعد از مطالعۀ کتاب خالی از لطف نیست.”
کاربر 950824
” فیلم سینمایی آن را چندسال پیش دیدم و در نهایت فرصت خواندن کتاب را هم پیدا کردم. عجب کار هنری خارقالعادهای!”
Kindle customer
” یکی از بهترین کتابهایی که تابحال خواندهام. کتابی درمورد دوستی و رؤیاهای دست نیافتنی. بسیار زیبا و بسیار تلخ. زبان داستان فوقالعاده و شخصیتها همگی واقعگرایانه و سرشار از اندوه. یک قطعۀ ادبی خارقالعاده.”
Sofia Nunes Oliviera
“کتاب کوچک ولی در عین حال بسیار تأثیرگذار. من از خواندن این کتاب لذت بردم و شجاعت شخصیتهای داستان را ستایش میکنم.”
ALHR
” گرچه موشها و آدمها رمان بسیار کوتاهی است، اما یکی از بهترین نمونههایی است که توانایی ماهرانۀ نویسندگی جان اشتاینبک را نشان میدهد… .”
Wookenneth
کتاب موشها و آدمها از نشر تیرگان برای چه کسانی و چه گروه سنی مناسب است؟
کتاب موشها و آدمها برای همۀ سنین به خصوص نوجوانان و والدین آنها و دیگر بزرگسالان مناسب است. این کتاب در بسیاری از مدارس تدریس شده است و مسائل اخلاقی را در قالب داستان آموزش میدهد. همچنین درمورد مضامین جامعی هست که همۀ فرهنگها در همۀ زمانها میتوانند آن را بخوانند و درک کنند.
درباره جان اشتاین بک: زندگینامه جان اشتاین بک
معرفی کتابهای دیگر از جان اشتاینبک
- جام زرین
جان زرین اولین کتاب منتشرشده از جان اشتاینبک است. این کتاب در سال 1929 انتشار یافت. این کتاب درمورد زندگی یک دزد دریایی به نام هنری است که با کشتی به مناطق مختلف سفر میکند و اموال مردم را غارت میکند. هدف اصلی او به دست آوردن زنی زیبا به نام لا سنتا روجا و تسخیر پاناما (جام زرین) است.
- خوشههای خشم
یکی از رمانهای مشهور اشتاینبک خوشههای خشم است که در سال 1962 موفق به دریافت جایزۀ پولیتزر شد. این کتاب برگرفته از دوران رکود بزرگ و زندگی سخت آن زمان است. روایت کتاب درمورد خانوادهای است که به دلیل شرایط سخت زندگی در اوکلاهاما مجبور به ترک آنجا و رفتن به کالیفرنیا هستند که شاید در آنجا بتوانند کار پیدا کنند و زندگی بهتری داشته باشند. اما شرایط آنقدرها هم که فکر میکنند بهتر نخواهد بود. در راه رسیدن به کالیفرنیا چند تن از همراهانشان از آنها جدا میشوند اما دیگر راه برگشتی نیست چون کاری نیست که در اوکلاهاما انجام دهند و روزگار بگذرانند پس از سر ناچاری به راه خود ادامه میدهند.
- سفر با چارلی
یکی از کتابهای متفاوتی که از اشتاینبک منتشر شده، کتاب سفر با چارلی است. این کاب درواقع یک سفرنامه محسوب میشود و در آن اشتاینبک داستان سفر خود در سراسر آمریکا را که با یک سگ به نام چارلی است بازگو میکند. به گفتۀ پسرش، اشتاینبک میخواست که در آخر زندگی خود کشورش را ببیند. او در جادههای سراسر آمریکا سفر میکند، به رستورانهای سرراهی میرود و اتفاقات پیشآمده را شرح میدهد.
- مروارید
مروارید رمان کوتاهی است که در سال 1947 منتشر شد. داستان مردی به نام کینو را شرح میدهد که با همسر و فرزند کوچکش زندگی میکند با صید مروارید روزگار میگذراند. روزی پسر کوچکش را عقرب نیش میزند و آنها که زندگی فقیرانهای داشتند نمیتوانند او را مداوا کنند. در همین حین کینو مروارید بسیار بزرگی صید میکند که میتواند با فروش مروارید باعث نجات پسرش شود. اتفاقاتی در این میان رخ میدهد که کنجکاوی خواننده را در حین خواندن کتاب برمیانگیزد.
نظر مهتاب غرار، مترجم کتاب درمورد موشها و آدمها
داستان موشها و آدمها در عین کوتاهی و حجم کمی که دارد بسیار پر محتوا و دربرگیرندۀ پیامهای زیادی است. این کتاب از رؤیای متفاوت انسانها میگوید که به دلیل شرایط ، دست یافتن به آنها سخت و گاهی غیرممکن میشود. موشها و آدمها از ارزش دوستی میگوید و این که انسانی بخاطر دوستیاش حاضر است مشکلاتی را تحمل کند و گاهی از خود گذشتگی نشان دهد. از دیگر نکات قابل توجه این است که نویسنده مفاهیم متضاد را در کنار هم گردآورده و به آفرینش داستان پرداخته است. از نمونههای بارز آن دوستی دونفر کاملا متفاوت به لحاظ ظاهری و فکری است. از طرفی دیگر در رمان از افرادی با طرز تفکر کاملا متفاوت بهره گرفته شده است و همۀ این طرز فکرها در یک مزرعه در کنار هم زندگی میکنند. البته این طرز فکرهای متفاوت باعث برداشتهای متفاوت از رفتار یکدیگر و در نتیجه ایجاد سوء تفاهم و گاهی دلخوری و عصبانیت میشوددر کتاب موشها و آدمها مفهوم انسانیت و رفتارهای انسانی به طور آشکار بیان شده است. یکی از مظاهر انسانیت در کتاب این است که هرکس به نحوی به دنبال فرار از تنهایی است؛ یکی با انسانی دیگر، یکی با کتاب خواندن، دیگری با نگهداری حیوان خانگی و … . با وجود این که این کتاب یک رمان کلاسیک است و با ادبیات مدرن و امروزی تفاوتهای دارد اما در همۀ زمانها و فرهنگها قابل فهم است؛ هرچند آشنایی با دوران رکود بزرگ باعث درک بهتر کتاب میشود. یکی دیگر از موارد مورد توجه در رمان موشها و آدمها این است که خلاف انتظار این کتاب پایان خوب و خوشی ندارد و در عوض به طرزی تراژیک و واقعگرایانه تمام میشود. به نظر من پایان شوکه کنندۀ داستان باعث ماندگاری کتاب در ذهن خواننده میشود.
زندگینامۀ مهتاب غرار مترجم کتاب موشها و آدم ها را با کلیک روی این نوشته بخوانید.
arashtirafkan@gmail.com –
کتابی بی نظیر و پرمغز از ادبیات آمریکا.